در بحث کسب و کار و کارآفرینی و استارت آپ و کسب درآمد به این جمله بسیار معروف توجه کنید، فقط رسیدن به یک میلیارد اول سخت است.
این یکی از جملات معروفی است که تمام افراد ثروتمند دنیا با این مطلب موافقند،
فقط یک میلیارد اول بدست آوردنش سخت است و بعد از آن مثل کارهای روزمره دیگر یک میلیارد بعدی کسب میشود.
چرا اینطور است؟
ذهن انسان به شکلی است که تجربه های شکست را از گذشته حذف میکند و تجربه های موفقیت را در خود ضبط میکند.
برای مثال، فرض کنید شما یک توپ بسکتبال دارید و شروع میکنید به پرتاب توپ به داخل سبد، قطعا برای خیلی از شما اتفاق افتاده که به دفعات زیاد توپ را می اندازید ولی درون سبد نمی افتد ولی به محض اینکه توپ را درون سبد می اندازید نا خداگاه خوشحالی می کنید و بالا می پرید. به نظر شما این موفقیت در ذهنتان ماند یا ۵۰ بار شکست؟
بله، ذهن شما الگوی موفقیت را در خود ضبط میکند و از آن میان بهترین الگو را ملاک قرار داده و برای دفعات بعدی از آن استفاده می کند.
علت تمرین کردن همین است. وقتی شما یک الگوی درست را تمرین میکنید آنرا در ذهن خود ثبت میکنید و برای شما یک کار ساده ای خواهد شد. پس الگوهای موفق را باید در ذهن خود ضبط کرد علت اینکه شما براحتی دوچرخه سواری میکنید یا بند کفش خود را می بندید و یا بقیه کارهای روزمره بخاطر ضبط کردن الگوهای موفق پر ذهن شماست و تمرینات مستمری که باعث تثبیت این الگوها در ذهن شما می شود.
حالا میخواهیم برای روش ثروتمند شدن و پول دراوردن یک الگوی موفق پیدا کنیم و آنرا در ذهن خود ضبط کنیم چه کار باید بکنیم؟
ما سه کار میتوانیم بکنیم یعنی سه روش وجود دارد
۱- روش آزمون خطا: با آزمون و خطا میتوانید روش های مختلف و راه های مختلف را امتحان کنید و بالاخره یکی از این الگوهایی که موفق شد را برداریم
۲- روش استفاده از دانش: با مطالعه و بالا بردن اطلاعات در زمینه کسب و کار و الگوهای معرفی شده میتوانید الگوی مناسبی را پیدا کنید
۳- روش استفاده از تجربه: با استفاده از تجربه افراد موفق و الگو‌قرار دادن روش پیشنهادی آنها میتوانید الگوی مناسب خود را پیدا کنید
حالا ما از کدامیک از روشهای بالا استفاده کنیم؟ آزمون و خطا ؟ دانش؟ یا تجربه؟
روش آزمون و خطا روش طولانی و زمانبریست و طبیعتا هزینه شکست زیادی هم دارد.
روش دانش به نسبت زمان را کمتر میکند و منطقی تر به نظر می رسد ولی از طرفی بیشتر در حد تئوری جواب میدهد مثل نوشتن بیزینس پلن یا تدوین طرح کسب و کار و مدل کسب و کار که در کتابها و ایننرنت یک دنیا اطلاعات است.
روش سوم یعنی تجربه روشی است که میتوان هم زمان را کوتاه کرد و هم در در عالم واقعی نتیجه الگوی انتخابی را مشاهده کرد. برای مثال اگر بخواهید متوجه شوید که شعله آتش داغ است نیازی نیست که دستتان را به آن بزنید تا ببینید میسوزد یا خیر میتوانید از تجربه افراد دیگر استفاده کنید و متوجه شوید که نتیجه دست بردن در شعله چه حاصلی در پی داشته است.
حالا بیایید با ۵ مرحله، برای ساختن یک کسب و کار میلیاردی که توسط کارآفرینان بزرگ دنیا بارها امتحان شده و نتیجه داده است را یادبگیرید.
قدم اول: جستجو و یافتن یک بازارِ رو به رشد
یکی از راحت ترین و سریع ترین راه های ساخت کسب و کارهای پول ساز یا راه اندازی استارتاپ انتخاب و ورود کردن به بازارهای رو به رشد است. زیرا این بازارها، با رشد خود، درآمد شما را نیز افزایش میدهند. اما از طرفی دیگر، اگر در بازارهای قدیمی و سنتی وارد شوید، نه تنها با گذشت زمان درآمد شما خیلی سخت افزایش پیدا خواهد کرد، بلکه احتمال شکست شما نیز به مراتب بیشتر است.
بازارهای رو به رشد ( برای مثال بازار اپلیکیشن های موبایل و طراحی سایت ) بازارهای نوظهوری هستند که تقاضا به شدت زیاد است و عرضه آن به نسبت خیلی کم است، پس شانس زیادی دارید در این بازارها موفق شوید.
در دهه اخیر، اکثر ثروتمندان در حوزه IT، فضا و موبایل بوده اند… پس منتظر چی هستید؟
قدم دوم: از ابتدای شروع بکار به صورت نقد کار کنید
دیگر در این عصر چک، سفته و حساب دفتری به سر رسیده، شما در حال حاضر نمیتوانید کالای خودتان را به صورت نقد بخرید و به شکل نسیه بفروشید ! این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که خیلی از کسب و کارها را به سمت شکست خواهد برد.
شما نباید یک کسب و کاری راه اندازی کنید و به امید روزی بنشینید و منتظر باشید که معلوم نیست چه وقت از راه برسد، به سودآوری و برگشت سرمایه تان فکر کنید. از همان بدو شروع، باید مشخص کنید از چه راهی و به چه میزان قرار است درآمد داشته باشید و از همه مهم تر آنچه را که فکر میکنید، بنویسید… مهم نیست اگر بعدا اشتباه باشد، مهم این است که فعلا یک برنامه برای اجرا دارید، بعدا در صورت اشتباه بودن یک برنامه به مراتب ویرایش آن راحت تر است از از نو نوشتن.
قدم سوم: در شاخه کارتان بهترین کیفیت را ارائه دهید
آیا این را میدانید که ۸۰% شرکت هایی که زیان‌ده هستند، محصولات معمولی بازار را تولید میکنند؟
این شرکت ها فکر میکنند فقط قرار است تولید کنند، اما به چه قیمتی؟
اگر میخواهید خیلی خیلی خیلی سریع تر از رقیبانتان به موفقیت برسید، بهتر است از همان ابتدا ورودتان به بازار، محصولات یا خدماتتان تعجب مشتریانتان را برانگیزد. طوری که مشتری بیشتر از چیزی که نسبت به پولش دریافت میکند، تعجب کند.
از کجا بدانید که محصول شما خوب است یا عالی؟
خیلی ساده، از مشتری بپرسید… در خانه یا شرکت ننشینید و ساعت ها فکر کنید بهترین محصولی که میتوانید تولید کنید چیست، بروید بیرون و از مشتری هایتان سوال بپرسید، از آنها نظر بپرسید و چیزی تولید کنید که آنها نـــیـــاز دارند، نه چیزهایی که میتوانید یا شما دوست دارید.
قدم چهارم: حرفه ای ها را بکار بگیرید و استخدامشان کنید
بعد از ورود به بازار، تعیین روند درآمدزایی و تولید محصولی که مشتری میخواهد، از این به بعد شما باید بـــــر روی کسب و کارتان کار کنید، نه در کسب و کارتان. یعنی اینکه، کارهایی که فکر میکنید میتوانید به دیگران محول کنید را با استخدام افراد مورد نظر، بار مسئولیت را از دوش تان بردارید و شما بر روی کارهایی مهم تری تمرکز کنید.
رساندن یک کسب و کار به ارزش یک میلیارد تومان در سال رقم بالایی است، اما شما به تنهایی از عهده آن برنخواهید آمد، نیاز به کارمند و کارگر دارید. برای این منظور دو گزینه پیشِ رو دارید: استخدام کارمند با حقوق و مهارت های کم، استخدام کارمند با حقوق و مهارت های بالا
میدانید افراد ثروتمند کدام گزینه را انتخاب میکنند؟
بله گزینه دوم، میدانید چرا؟ چون صاحبان کسب و کارهای میلیاردی، مدیران درجه ۱ استخدام میکنند و مدیران درجه ۱، کارمندان درجه ۱ استخدام میکنند و کارمندان و مدیران درجه ۱، یک شرکت را تبدیل به یک کسب و کار درجه ۱ با درآمد میلیاردی میکنند
اما اگر صاحبان کسب و کارها مدیران درجه ۲ استخدام کنند، مدیران درجه ۲ بدون شک کارمندان درجه ۳ استخدام خواهند کرد زیرا احساس رقابت برای از دست دادن شغل شان آنها را نگران میکند و کارمندان درجه ۳، نه تنها به اندازه کارمندان درجه ۱ کار نمیکنند، بلکه بازده فوق العاده پایینی دارند، پس انتظار نداشته باشید کسب و کار شما رشد زیادی داشته باشد…
قدم پنجم: جمع آوری داده و مصرف آنها
خب، حالا که کارمندهای درجه ۱ هم استخدام کردید، کار شما در شرکت چیست؟ مصرف داده ها !
بله، شما از این به بعد باید داده ها را جمع آوری کنید و از انها استفاده کنید. لیست مشتریان روزانه، هفتگی، ماهیانه، سالیانه، مقدار خرید هر مشتری، تعداد دفعات هربار خرید، نسبت رشد هفتگی، ماهیانه، سالیانه به نسبت هزینه تبلیغات و … را باید محاسبه کنید.
هرچقدر میتوانید باید نسبت بگیرید. نسبتِ مشتریان احتمالی به زنگ های زده شده، نسبتِ سود به قیمت محصولات و … شما باید دقیقا محصولات پرسودتان را شناسایی کنید، کارمندان پرفروش تان را پیدا کنید و کانال های درآمدزایی شرکتتان را پیدا کنید و بر آنها تمرکز کنید، شما نباید شخصا کار کنید، باید پیدا کنید جاهایی را که سودآور هستند و افرادی را در آنجا ها قرار دهید تا تولیدِ سود کنند.
حرف آخر
شاید هیچکدام از این ۵ قدم در دفعه اول استفاده جواب ندهد، اما مهم نیست. چیزی که مهم است داشتن یک مسیر در راه کارآفرینی تان است، شما اگر ندانید به کجا میخواهید برسید، چه فرقی میکند از کدام مسیر بروید؟
ایده شماره ۲: دوره مجازی رایگان ۴۰ ایده کاربردی کسب و کار اینترنتی و استارت آپ
اضافه کردن نظر